آیین خاکسپاری و تدفین در دین زرتشتی و نمادهای پوشش آن: بررسی لباس سفید، کشتی و تفاسیر معنوی
مقدمه
آیین زرتشتی، یکی از دیرپاترین نظامهای دینی در قلمرو ایران و فرهنگ ایرانی، بر پایهی سه اصل بنیادین پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک شکل گرفته است. در این بین، نه تنها زندگیِ روزمره، بلکه مرگ نیز به چشم پایان نیست بلکه گذارِ روان از جهانِ مادی به عرصۀ مینوی تلقی میشود. باور زرتشتی این است که انسان در حرکت از این جهان به آن جهان، باید با پاکی، راستی و احترام به عناصر مقدس طبیعت همراه باشد.
در نگاه زرتشتیان، مرگ نه آغازی بر فروپاشی، بلکه فرصتی برای بازگشت به سرچشمهی نور و راستی است. این بینش، آیین خاکسپاری زرتشتیان را به مجموعهای از نمادها، پوششها و تشریفات تبدیل کرده که در هر یک، معنا و پیام خاصی نهفته است. از میان این نمادها، پوشش آیینی همچون لباس سفید، بستن کشتی و استفاده از کفن سفید، جایگاه محوری دارند.
در متون مقدس زرتشتی چون گاتها (بخش کهن اوستا) و وندیداد (یکی از نسکهای قانون خرد اوستا) سخن از مرگ، پاکی، آلودگی، و چگونگی برخورد با پیکر درگذشتگان آمده است. این متون بنیاد فلسفهی آیین هستند و پژوهشگرانی مانند دکتر کورش نیکنام به شرح و بسط آنها میپردازند. همچنین وبلاگ موبد پدرام سروشپور در مباحث دینی زرتشتی به بررسی گاتها، نیایشها و باورهای آیینی میپردازد.
در مقاله پیش رو، در ابتدا مفهوم مرگ و پاکی در اندیشۀ زرتشتی مورد بررسی قرار میگیرد، سپس روند آیین خاکسپاری در عصر حاضر با تأکید بر پوشش آیینی تشریح میشود، و در پایان با مقایسهای تطبیقی و نتیجهگیری، اهمیت نمادهایی چون لباس سفید، کشتی و کفن در هویت معنوی زرتشتیان بازتاب داده خواهد شد.

مفهوم مرگ و پاکی در آیین زرتشتی
مرگ و ورود دروجِ ناسو
در سنت زرتشتی، مرگ پدیدهای طبیعی اما حساس است، زیرا با جدایی روان از جسم، ناپاکی (دروج ناسو) وارد میشود. در متون قانون اوستا، به ویژه وندیداد، شرایطی برای تراژدی آلودگی پس از مرگ بیان شده است. در وندیداد، فرگرد پنجم تأکید میشود که تماس مستقیم با پیکر باید به گونهای کنترل شود تا آلودگی به زمین، آب یا آتش راه نیابد.
در دوران گذشته، برای مقابله با این آلودگی، زرتشتیان از روش دخمهگذاری استفاده میکردند: برجهای خاموشان که در ارتفاع قرار داشتند تا پرندگان لاشخور بتوانند بخشهای فسادپذیر بدن را بپاشانند و تنها استخوانها باقی بمانند. این روش، تأکیدی عملی بر اصل پاکی عناصر زمین، آب و خورشید بود.
گاتها، بهویژه بخشهایی که منتسب به خود زرتشت است، بر پاکی روان، دوری از دروغ و ناپاکی تأکید دارند. در بندهایی از گاتها از این سخن آمده است که انسان باید روانش را از پلیدی دروغ آزاد کند تا در واپسین لحظهها با راستی همراه شود.
بنابراین در فلسفۀ زرتشتی، مرگ فرصتی است برای نمایاندن چگونگی پاکی درونی انسان؛ اگر روان انسانی در زندگی با پاکی و راستی همراه باشد، عبورش از مرز مرگ به سوی جهان مینوی با کمترین تکانه خواهد بود.
ارتباط پاکی با نمادها: لباس سفید، کشتی، بوی خوش
در باور زرتشتی، نمادها زبان مفهومی هستند که انسان را به معنای والاتر رهنمون میسازند. لباس سفید، کشتی، بوی خوش و دیگر جلوهها در آیینهای دینی اهمیت دارند.
لباس سفید همواره نمادی از پاکی، روشنی و خلوص بوده است. رنگ سفید در فرهنگ زرتشتی رنگ اشه (راستی) است، نمایانگر نور و نیکی. پوشیدن سفید در مراسم دینی یادآور آن است که انسان در مقابل غیاث ایزدی در وضعیت خالصترین حالت به سر میبرد.
کشتی (کُستی) نیز در آموزههای زرتشتی به عنوان کمربندی مقدس شناخته میشود که سه بار دور کمر بسته میشود و نمایانگر سه اصل بنیادین دین است: پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک. در آیین خاکسپاری، بستن کشتی بر پیکر درگذشته بیانگر وفاداری آخرین لحظه به این اصول و عهدی است که انسان در زندگی آویخته است.
همچنین بوی خوش نقش تطهیری دارد. در آیینهای زرتشتی، دود کندر، چوب صندل و گیاهان خوشبو گاه همراه نیایشها مورد استفاده قرار میگیرد. این بوی مطبوع نماد حضور نیروهای نیک (امشاسپندان) و پاکی مینوی است. هنگام بحث دینی به نغمهها و نیایشها اشاره میشود و این اندیشه که بوی خوش نشانه پاکی و نور است،
بنابراین، نه تنها در پوشش ظاهری، بلکه در آداب بوی خوش و نیایش، فلسفهی پاکی و راستی تجلی مییابد.
روند آیین خاکسپاری ( تدفین ) زرتشتیان در روزگار کنونی
در دوران معاصر، شرایط اجتماعی، قوانین شهری و الزامات بهداشتی باعث شده است که زرتشتیان دیگر از روش دخمه برای قرار دادن جسد استفاده نکنند و به سمت خاکسپاری در گورستانهای ویژه زرتشتیان گرایش یابند. با این حال، پیام فلسفی و نمادین آیین همچنان حفظ شده است: پرهیز از آلودگی، احترام به زمین و عناصر مقدس، و همراهی روان در گذار به سوی نور.
تشریفات پیش از انتقال پیکر
به محض اطلاع از درگذشت، اعضای خانواده مکلفاند فضا را آماده کنند: روشنکردن آتش پاک در محل، آمادهسازی بوی خوش (کندر، چوب صندل و بوی خوش زرتشتی) و آمادهسازی مراسم نیایش در خانه. آتش نماد نور ایزدی و سپری در برابر ناپاکی مرگ است.
قبل از خاکسپاری پیکر را با شستوشو (پادیاب) تطهیر میکنند. شستن دستها و سطح بدن با آب پاک، همراه با خواندن دعاهای کوتاه از خرده اوستا مانند «اشم وُهو» صورت میپذیرد. سپس، پیکر را با لباس سفید سرتاسری میپوشانند ، لباسی که تمام بدن را فرا میگیرد و در ظاهر شبیه سدره نیست، اما در معنا همان نقش پاکی را ایفا میکند.
پس از آن، کشتی بر روی جسم درگذشته قرار میگیرد، و در نهایت بدن با کفن سفید به صورت کامل پیچیده میشود. این ترتیب — پوشش سفید، کشتی، کفن سفید — نمادی از آمادگی روان به بازگشت به راستی است.
چندی نفر که نقش نساسالار دارند، مسئول تهیه پوشش مناسب، بستن کشتی و مراقبت از پیکرند. آنها از دستکش سفید استفاده میکنند و پیش از تماس با جسد، دعاهایی همچون «یتا اهو وَئریو» را به عنوان سپر معنوی میخوانند.
نقش موبدان و نیایشهای ویژه در انتقال و مراسم
در مراسم تدفین زرتشتیان امروزی، موبد یا هیربد همراه روند دینی هستند. آنها پیش از خروج پیکر، دعای آغازی میخوانند تا در مسیر انتقال، حضور نور و بوی خوش بر فضا غالب باشد.
در هنگام حمل پیکر به محل دفن، دعاهایی از گاتها و آفرینگان دهمان خوانده میشود. این نیایشها هدفی جز آرامش روان و راهنمایی آن در عبور از پل چینود ندارند.
تدفین در گورستانهای اختصاصی زرتشتیان
اکنون در شهرهایی مانند یزد، کرمان، تهران زرتشتیان گورستانهای ویژهای دارند که رعایت نظم، احترام به زمین و عناصر محیطی در آنها مراعات میشود. پیش از دفن، موبد بخشهایی از اوستا را میخواند، خصوصاً آفرینگان روان، و سپس جسم درگذشته، در قبر قرار داده میشود.
در اطراف فضای داخلی قبر، گلاب، شراب و سیروسداب (برای ضدعفونی محیط) ریخته میشود. سپس با رعایت فاصله از جسد، بلوکهای سیمانی قرار داده میشود و خاک بهطور مستقیم بر روی جسد ریخته نمیشود.. سپس، موبد و خانواده دعای کوتاهی برای روان درگذشته میخوانند و سپس خاکسپاری با سکوت و احترام انجام میگیرد. ایریستنام اوروانو یزه میده یا اشه اونام فره وشیو (به روان همه درگذشتگان پارسا درود باد)
سنگ مزار معمولاً ساده ولی دارای نماد فروهر (بخشی از ذات اهورامزدا) است و ممکن است بخشی از سرود گاتها نیز بر آن حک شود. روشن نگهداشتن آتش و اگربتی ( عود ) در نزدیکی قبر گاه دیده میشود تا حضور نور و بوی خوش برجستهتر باشد.
یادکرد آئین دخمهها در پسزمینه آیین امروز
در گذشته، دستورهای وندیداد و سنت کهن، قرار دادن جسد در دخمه و برج خاموشان را توصیه میکردند. در این روش، پیکر بر سکویی قرار میگرفت و پرندگان فسادپذیر را جدا میکردند، تا خاک و آب از آلودگی مصون بمانند.امروزه، این روش در ایران بهندرت اجرا میشود (جز برخی جوامع زرتشتی در هند). اما در مقالهها و متون نگاه تاریخی به آن حفظ شده و به عنوان میراث آیینی به آن اشاره میشود.
مراحل تطهیر پس از خاکسپاری
پس از اتمام دفن، حاضرین و خانواده با پادیاب (شستوشو با آب پاک) خود را تطهیر میکنند و دعاهای کوتاهی میخوانند. در خانه درگذشته، آتش پاک در پوزه های روغنی تا سه روز روشن نگهداشته میشود و بوی خوش اطراف را فرا میگیرد؛ این سه روز زمان حضور روان در پیرامون خانه تلقی میشود.
در روز چهارم، مراسم صبح چهارم برگزار میشود، که موبد در آن آفرینگان دهمان را میخواند و برای روان درگذشته نیایش میکند. بعدها نیز در روز دهم، سیاُم و سالگرد درگذشت، مراسم یادبود برگزار میشود تا پیوند معنوی خانواده با روح درگذشته حفظ شود.
در تمام این مراحل، پوشش آیینی درگذشته با لباس سفید، کشتی و کفن، و پوشش شرکتکنندگان با لباس سفید و نمادهای دینی، یادآور پیمان انسانی با اهورامزدا و تعهد به راستی است.

پوشش آیینی در مراسم خاکسپاری
پوشش آیینی در مراسم تدفین زرتشتیان یک بخش حیاتی و دارای معنا است؛ پوشش نه صرفاً ظاهر، بلکه بازتابی از باور و فرهنگ دینی است. در آیین خاکسپاری، همانطور که پیشتر اشاره شد، سدره (لباس سفید و سرتاسری) جایگزین پوشش معمول میشود تا درگذشته با جامهای پاک و مقدس به خاک سپرده شود.
لباس سفید سرتاسری
همانطور که گفته شد، پس از شستوشو، پیکر را با لباس سفید سرتاسری میپوشانند. این لباس اگرچه از لحاظ ساختار با سدره تفاوت دارد، اما همان مفهوم معنوی سدره را به دوش میکشد: پاکی، روشنی، آمادگی برای گذر به سوی نور. پوشش کامل بدن نشان میدهد که تمام وجود درگذشته در مسیر پاکی است.
سفید در اندیشۀ زرتشتی، رنگِ راستی است و در کنار نور ایزدی قرار میگیرد. پوشش سفید در لحظۀ مرگ، نشان از بیآلایشی انسان و امید به بازگشت روان به سرچشمۀ روشنایی دارد.
بستن کشتی
پس از پوشاندن لباس سفید، کشتی بروی جسم گذاشته میشود. کشتی نماد پیمان میان انسان و اهورامزدا، و یادآور سه اصل اخلاقی زرتشتی است. قرار دادن کشتی بر پیکر درگذشته نشاندهندۀ آن است که حتی در آن لحظۀ گذار، روح پایبند به راستی و کردار نیک باقی میماند.
همراه با کشتی نیایش مخصوصی خوانده میشود تا عهد انسانی با نور و پاکی پاس داشته شود.
کفن سفید
پس از کشتی، پیکر با کفن سفید به صورت کامل پیچیده میشود. این کفن نمایانگر وحدت و خلوص جسم در رابطه با زمین است؛ اینکه جسم در واپسین منزلگاه خود، ملبس به رنگ پاکی و بدون هرگونه تزیین مبالغهآمیز باشد.
معنا و استمرار پوشش در فرهنگ زرتشتی
پوشش آیینی در خاکسپاری، نه فقط یک رسم کهنه، بلکه بخش زندهای از هویت دینی زرتشتیان است. در زندگی روزمره زرتشتیان نیز، پوشیدن سدره و کشتی بخشی از مراسم عبادی است؛ در مرگ اما، لباس سفید جایگاه ویژه پیدا میکند تا همان معنای سدره را در لحظهی وداع با جهان مادی حفظ کند.
پوشش، در این مراسم، همانند پلی میان زمین و آسمان است: پیامآور ایمان، پیمان و پاکی.
بررسی تطبیقی
مقایسۀ آیین زرتشتی با آیینهای دیگر ایرانی
در تاریخ ایران، آیینهای مرگ گوناگونی وجود داشتهاند، و بسیاری از آنها مفهوم پاکی و عبور به جهان پس از مرگ را در خود داشتند.
در آیین زرتشتی، مرگ به عنوان گذار به جهان نور ترسیم میشود؛ پیکر باید به روشی دفن شود که از آلودگی خاک و آب پرهیز شود. در متون کهن آمده است که دفن یا سوزاندن جسد گناه محسوب میشد چرا که عناصر مقدس را آسیب میدید.
در آیین مانوی که در دورهای در ایران رواج یافت، باور غالب بر جدایی روح از ماده و بازگشت به نور بود. در مرگ، مراسم ساده، نیایش و جدایی روح از جسم مدنظر بود. این نگاه، اگرچه با اندیشۀ زرتشتی در معنای پاکی اشتراک دارد، اما تأکید بیشتری بر جدایی مطلق روح از ماده داشت.
در آیین اسلامی (که پس از ورود به ایران رایج شد)، غسل، کفن سفید، دعا برای آرامش روح و خاکسپاری ساده از اصول اصلی هستند. شباهت آن با زرتشتیگری در گوشههایی بارز است: استفاده از آب پاک برای شستوشو، پوشش سفید (کفن)، پرهیز از تجملات زیاد و نیایش برای مرحوم. این تشابه نشان میدهد که اندیشۀ پاکی، سادهزیستی و احترام به روان مرحوم، در فرهنگ ایرانی میان ادیان مختلف مشترک است.
به این ترتیب، علیرغم تفاوت در زیربناها و مفاهیم دینی، در آیین زرتشتی، مانوی و اسلامی، «مرگ» بهعنوان سرآغاز مرحلهای جدید دیده شده است و رنگ سفید، نیایش و پرهیز از آلودگی همچون عناصر مشترک مطرحاند.
استمرار مفاهیم پاکی و سپیدی در فرهنگ ایرانی
مفهوم سپیدی و پاکی در فرهنگ ایرانی همواره ارزش داشته است. از پوشش سفید موبدان و مغان در دوران باستان تا لباس سفید عروس و داماد در آیینهای امروزی، سفید نماد پاکی، صداقت و نور بوده است.
در ادبیات پارسی، جلوههای سپیدی در میان اصطلاحاتی مانند «دلِ سفید»، «جامهی سپید»، «پردهی سپید حقیقت» دیده میشود؛ مفهومی که از باورهای دینی و فرهنگی ایرانی سرچشمه میگیرد.
در متنهای معاصر و نوشتارهای پژوهشی ، نویسندگان بر اهمیت بازگشت به سنتهای پاکی و بازخوانی مفاهیم کهن و بر فهم نو از گاتها و تأویل آیینی تأکید دارند.
بنابراین، نماد سپیدی همچنان در پوشش، آئینها و زبان ایرانی عاملی است که پیوند میان سنت باستانی و تجربه معاصر را برقرار میکند.

نتیجهگیری
خلاصۀ یافتهها
در این مقاله، ابتدا مفاهیم مرگ و پاکی در اندیشۀ زرتشتی بررسی شد و روشن گردید که مرگ در این دین فرصتی برای عبور روان به سوی نور و راستی است. سپس روند خاکسپاری زرتشتیان امروز تشریح شد که شامل مراحل شستوشو، پوشش لباس سفید سرتاسری، بستن کشتی، پیچیدن کفن و مراسم دعا و تطهیر پس از دفن بود.
پوشش آیینی، نماد پاکی و وفاداری انسان به پیمان راستی است. این نمادها نه فقط آیینی ظاهری که جلوهای از باور عمیق در زندگی و مرگ هستند. در بررسی تطبیقی با آیینهای مانوی و اسلامی، روشن شد که در فرهنگ ایرانی، مفهوم پاکی و سپیدی مشترک میان سنتها وجود دارد، هرچند روشها و مفاهیم دینی متفاوت است.
اهمیت نمادهای لباس سفید، کشتی و کفن در هویت زرتشتی
هرچند در خاکسپاری زرتشتی امروز لباس سدره معمولاً پوشیده نمیشود، اما لباس سفید سرتاسری که جای آن را میگیرد به مثابه سدره در مرگ است. کشتی نیز همچنان نماد عشق به راستی و عهد با اهورامزداست. این نمادها در مراسم خاکسپاری، پیوند انسان با اصول دینیاش را در واپسین لحظات نمایان میسازند.
این عناصر نمادین نه فُرمی ساده، بلکه بخشی از هویت معنوی زرتشتیان هستند. آنها پیوندی میان زندگی و مرگ، میان زمین و آسمان، میان بشر و ایزد برقرار میکنند.
تداوم معنوی آیین در جامعه امروز
در جامعه زرتشتی امروز، با وجود چالشها و تغییرات اجتماعی، آیین تدفین همچنان با ارزش و اهمیت دنبال میشود. رعایت پوشش آیینی، دعا، تطهیر، و احترام به زمین در مراسمها صورت میپذیرد. این تجلیها نشاندهندۀ آن است که دین زرتشتی نه تنها در متون کهن زنده است، بلکه در رفتار و باور روزمره نیز جاری است.
امید است این مقاله بتواند نقشی در نشان دادن پیوند میان متون باستانی و تجربه معاصر زرتشتیان ایفا کند، و مخاطب را به تأملی عمیق در باب مرگ، پاکی و نمادهای پوشش در فرهنگ ایران باستان و امروز دعوت نماید.
منابع( یاری نامه) :
- مقالات، نوشتارها و پژوهشهای دکتر کورش نیکنام درباره فرهنگ و آیینهای زرتشتی و نسکهای اوستا
- مطالب و یادداشتهای پژوهشی موبد پدرام سروشپور، به ویژه در حوزهی گاتها، آیینها و باورهای زرتشتی.
- متون مقدس زرتشتی (اوستا، گاتها، وندیداد)
- مقالات و منابع تاریخی دربارۀ مراسم خاکسپاری ایرانیان باستان و تعامل آن با دین زرتشتی، مانند نوشتههای ویکیپدیا درباره مرگ و مراسم تدفین در ایران باستان
- منابع جمعی درباره مراسم خاکسپاری زرتشتیان در وبلاگها و گزارشهای مردمی، مانند وبنوشت «مراسم عزاداری و آرامستان زرتشتیان»
بیشتر بخوانید: آیین سدرهپوشی؛ پیمان جاودانه با اندیشه، گفتار و کردار نیک
ویدیو مرتبط: آیین خاکسپاری در فرهنگ زرتشتی | بزرگداشت اندیشه و آموزگار راستی